سرقت های سریالی «فرهاد ریزه» عاشق شهرت

خودش میگوید به «فرهاد ریزه» معروف است؛ سرقت را به خاطر شهرت انتخاب کرده و فکر میکرد اگر دستگیر شود، شهرتش بیشترش میشود.
سر و وضعات نشان میدهد وضع مالیات خوب باشد؛ با پولهای سرقتی بینیات را عمل کردهای؟ چه کسی گفته من به خاطر بیپولی سرقت کردهام؟ من در رشته موسیقی تحصیل کردهام؛ خانوادهام هم افرادی تحصیلکرده هستند و به قولی دستمان به دهانمان میرسد.
پس انگیزهات چه بود؟ به خاطر شهرت. من عقده شهرت دارم. میخواستم خواننده شوم اما بعد از کلی هزینه و خواندن زیرزمینی به جایی نرسیدم خواستم با سرقت معروف شوم. حتی بعضی خوانندههای زیرزمینی وقتی به خاطر جرمی به زندان افتادند، معروف شدند.
یعنی زندان را به خاطر شهرت قبول کردی؟ آن زمان با خودم میگفتم یا دزد حرفهای میشوم یا بازداشت و از این راه مشهور میشوم.
دزدی را چطور شروع کردی؟ به یکی از خلافکارها پول دادم تا شگردهای سرقت را به من یاد دهد. کلی تمرین کردم تا بتوانم از پس گوشی قاپی بربیایم.
چه شد که دستگیر شدی؟ وقتی گوشی خانمی را سرقت کردم به طرف موتور همدستم رفتم تا سوار موتورسیکلت شوم و فرار کنیم. اما پایم لیز خورد و به جای اینکه سوار موتور شوم روی زمین افتادم؛ همدستم فرار کرد و من گرفتار شدم.
الان معروف شدی؟ نه اشتباه بزرگ زندگیام این بود که فکر میکردم با کار خلاف میشود به جایی رسید. من تصور اشتباهی از زندان داشتم اما اصلاً جای خوبی نیست به خصوص برای من که از یک خانواده درست و حسابی هستم.