ستارهای که نه برای داوود است و نه برای اسرائیل / خاستگاه اصلی نماد ششپر کجاست؟(+عکس)

به گزارش خبرآنلاین، برای یافتن ریشههای نشانی که امروز به نام ستاره داوود یا به قول یهودیان سپر داوود[۱] معروف است باید به بررسی یک اسطوره کهن ایرانی و جهانشمولی این تفکر ایرانشهری در دنیای باستان بپردازیم؛ یعنی آئین مهرپرستی یا به قول باستانشناس شهیر فرانسوی «فرانس کومون»[۲] آیین پر رمز و راز میترایی.
آیین مهرپرستی [میترائیسم(۳)] یکی از کهنترین آیینهای ایران است؛ این باور به روی بسیاری از آئینها و باورهای بعد از خود تأثیر مستقیم نهاده است. تأثیر آن بر روی ادیان زردشتی، مسیحیت، یهود و برخی از آئینهای اسلامی و عرفانهای شرقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. آئین پر رمز و راز مهر در دوران باستان از خاستگاه خود [ایران] توسط نظامیان و جنگآوران به سوی غرب میرود و مورد پذیرش و اقبال قرار میگیرد و برای این ایزد مهرکدههای بسیاری در سراسر امپراطوری روم از ترکیه و سوریه امروزی تا آلمان، لهستان، ایتالیا، فرانسه و… ساخته میشود؛ اما مهرپرستی در سرزمین مادری [ایران] گونهای دیگر رقم میخورد؛ در دوران ساسانیان با رسمی شدن دین زردشت آثار و نشانههای مهرپرستی از میان میرود و اکثر معابد مهری مبدل به آتشکدههای زردشتی میشود و اهورامزدا جانشین ایزد میترا میگردد. اما آئین مهر به حیات خویش ادامه داده و رسوم و آداب آن در دین جدید [زردشتی] رسوخ میکند و ایزد مهر یاور اهورامزدا میگردد.
پس از ساسانیان با ورود اسلام، آتشکدهها تبدیل به مساجد یا اماکن مقدس اسلامی میگردند، و رسوم مهری یک بار دیگر با دگردیسی در آئینهای اسلامی تداوم مییابد؛ ناملایمات تاریخی و دگرگونیهای دینی در شکل و عملکرد مهرابهها سبب گردید امروزه کمترین نشانههای مستقل از معبد مهری در ایران مانده باشد؛ اما در غرب مهرابهها تبدیل به کلیسا شدند و بسیاری از باورهای مهری پس از رسمیت یافتن مسیحیت در دین عیسوی رسوخ نمود. البته در محدوده فلات ایران بخشهایی هم بودند که نسبت به قسمت مرکزی ایران دستخوش کمترین تغییر شدهاند، مانند ارمنستان که از اولین گروندگان کیش عیسوی بودند بسیاری از نشانههای مهرپرستی ایرانی را در مسیحیت ارمنی میتوان دید.[۴]
ایزد مهر، ایزدی رهاییبخش است که هرازگاهی بر زمین میآید تا با کشتن گاو (در آئین مهری) یا با رهبری کردن مردم (در آیین مانوی) نعمت و نجات را ارزانی مردم دارد.[۵] مهر در گردونه خویش که چهار اسب سفید نامیرا آن را میکشند و نعل آنها از زر و سیم است، به پیش میراند؛ میترا در کیش زردشت ایزدی سُتُرگ و هزارچهره است که حتی تا به امروز عمیقترین احترامات نسبت به او ادا میشود، به او سوگند میخورند، امور حقوقی در ظل حمایت او برگزار میگشت و به هنگام رسیدگی به دعاوی قضایی و مجامع همگانی، او را فراخوانی میکردند[۶] او از نظم و راستی محافظت میکند، به داوری روان پس از مرگ میپردازد، جنگجویی توانا و نیرومند با نیزهای سیمین، زرهی زرین و شانههای ستبری است که شر خدایان شریر را در هم میکوبد.[۷]
مجموعه اسناد بهجایمانده از مهرپرستی ایرانی نشان میدهد که این آیین، دینی رازورزانه بوده، مهرپرستی از این نظر با سایر ادیان جهان باستان تفاوت دارد که عضویت در آن ارثی نبوده و همه پیروان آن میبایست پس از رسیدن به سن بلوغ به شکل فعال و خودمدار داوطلبِ ورود به آن شوند. این در تقابل کامل با ادیان سنتی معمولی قرار میگیرد که در آنها زاده شدن کودکی در یک خانواده به معنی شریک شدن خودکار و پیشانگاشته کودک در دین والدین محسوب میشده است.[۸]
رازورز بودن مهرپرستی را از معماری تجمع پیروان این آیین میتوان دریافت، در روم پرستشگاههای میترا، زیر زمین ساخته میشد و نور خورشید از راه سوراخی در سقف بر مکانی مقدس در معبد فرومیریخت، مهرپرستان محل اجرای مراسم خود را غار مینامیدند و در شرایطی که دسترسی به غاری طبیعی ممکن نبود، اتاقی معمولا زیرزمینی را با تزئیناتی میآراستند تا به غار طبیعی شبیه شود. برخلاف تمام سنن دینی شناختهشده معبد مهرپرستان از بیرون قابلتشخیص نبود و هیچ معماری چشمگیر و عناصر زیباییشناختی یا باشکوه در آن به کار نرفته بود.[۹] این ساده بودن و طبیعتگرا بودن معابد مهری نشانگر آن است که رازورزی در آن بهراستی رعایت میشده و احتمالا بسیاری از مردم همسایه معابد مهری از وجود این مکانها در نزدیکی خود باخبر نبودهاند.
نماز بردن بر مهر کار هرکسی نبود، و رازها و فنونی سری داشت که هر کسی را بر آن آگاهی نبود، مهر تنها ایزدی است در اوستا که از پذیرفته نشدن نیایش او به خاطر درست اجرا نشدن سخن رفته است، به عبارت دیگر برخلاف سایر ایزدان که سختگیری زیادی در مورد شیوه اجرای مراسم ندارد و عمل قربانی و هویت قربانیگزار را مهم میدانند، انگار مهر به شیوه اجرای مراسم نیایش نیز حساس است و کسانی را که درست او را نپرستند مجازات میکند. آیین نیایش مهر در بیشتر جاها با سنت زردشتی سازگار و شبیه به سایر ایزدان است، در سراسر اوستا میبینیم ایزد مهر چون اهورامزدا با هوم آمیخته به شیر، با برسم و با زبان خرد و «منثره»[۱۰] ستوده میشود.[۱۱] در مسیحیت غربی صحنهای خاص در قالبهای هنری متعدد ازجمله نقاشی و تندیس ساخته شده که اکنون در بسیاری از کلیساهای اروپا به نام پییتا موجودات و آنکه بیان درد و رنج مسیح (ع) و صبوری و همدردی مریم مقدس بوده در تاریخ هنر مسیحی با الگویی ثابت ظاهر شده است.
مجسمه سنگی پییتا، واتیکان
پس از رسمی شدن دین مسیح توسط کنستانتین در قرن چهارم میلادی و سعی بر از بین بردن آیینها و رسوم پیشین، هنر و فرهنگ مسیحی بهتدریج شکل گرفت. در اوایل مسیحیت، اولین بازیلیکها در جوار معابد قبلی یا بر ویرانههای آنها بنا میشد. همانگونه که معماری و تزیینات کلیسا از معابد میترایی متأثر بود، برخی آدابورسوم، آلات و ابزار، ظروف آیینی و پوشش سر و بدن نیز به دین جدید منتقل شده است. ظروف و آلات و ابزار آیینی که در مهرابههای اروپایی موجود است و امروز در سردابه و صحن کلیساها نیز دیده میشوند، ازجمله چاه و حوضچه آب مقدس، سنگابهای بزرگ برای غسل تعمید، کاسه و جام شراب مقدس، عصا و شمشیر، شنل و کلاه سرخ در مراسم آیینی همه یادگارهای آیین مهر است که تا کنون در مراسم مسیحی برجایمانده است.[۱۲] زمینه اصلی در میترائیسم، صحنه مذهبی قربانی مقدس یا گاوکشی که نقش کلیدی در تبیین آیین میترایی دارد در اغلب مهرابهها وجود داشته، چنانکه صحنه پییتا نیز از زمینههای اصلی مسیحیت در مهراب کلیساها نیز ظاهر میشود.
نقاشی دیواری از میترا در شهر مارینو- ایتالیا
این صحنه با الگویی ثابت در فضای غار مانند مهراب، مهر را به عنوان شخصیت اصلی در حال قربانی گاو نشان میدهد. ترکیببندی به گونهای است که تمام عناصر در پیرابندی مثلثیشکل جای میگیرند. همین الگو بعدها در هنر مسیحی جلوهگر میشود. چنانکه تندیس حضرت مریم و عیسی در مکانی به شکل غار، با قوس گرد و گاه تیز و شکسته (مثلثی) ظاهر میشود. نمونههای بیشماری از تندیسهای میترا در حال قربانی گاو در مهرابهها و موزههای جهان وجود دارد. نقش پییتا بیان درد و رنج و مصائب مسیح و غمخواری مریم مقدس است که در قالب هنر مذهبی –مسیحی، مادر و فرزند را در فضایی نمادین به تصویر میکشد.
بررسی نمونههای متعدد حکایت از آن دارد که ترکیببندی و قرارگیری آن در فضای غارمانند مثلثیشکل مهراب، برگرفته از صحنه گاوکشی میترایی بوده که این صحنه یکی از مظاهر تداوم هنر و باورهای مذهبی است که از آیینی به آیین دیگر منتقل شده است، زمینه و موضوع اصلی در آیین مهر، قربانی گاو مقدس است و در دین مسیح مصلوب شدن پیامبر که هر دو صحنه در مهراب معبد و کلیسا به نمایش درآمدهاند. به موازات تبدیل پرستشگاه مهر به کلیسا، تندیسهای عیسی (ع) و مریم نیز جایگزین نقشبرجستههای میترایی در مهراب شدند.
به این صورت، صحنههای به صورت مقدس گاوکشی با همان ترکیببندی مثلثیشکل تدریجا پییتا درون مهراب غارمانند در کلیسا ظاهر شد. بهتدریج، صحنه پییتا در قالب نقاشی، مجسمه و نقشبرجسته به صورت هنری مستقل درآمد که در مهرابهای اصلی یا گرداگرد کلیسا قرار گرفت.[۱۳]
در سطور پیشین به اثرپذیری صحنه پییتا از گاوکشی میترایی به جهت شکل و قالب ظاهری در فضایی مثلثی و غارمانند یا مهراب اشاره شد. خود این مثلث مقدس در اصل یک نشان مهم مهرپرستی شرقی است که پس از رفتن آئین مهر به غرب این مثلث مقدس در تزئین مهرابهها و تبع آن در تزئین کلیساهای غربی کاربرد داشته است. از مرور یسنهها [۱۴] چنین بر میآید که اهورامزدا (پدر) و سپندارمذ (مادر) جفتی بودهاند که فرزندی را پدید آوردهاند که صورت مینوییاش اَرته یا اَشه (اردیبهشت) و صورت زمینیاش آذر بوده است؛ ازین روست که آذر بارها و بارها با لقب پسر اهورامزدا مورد اشاره واقع شده است.
[۱۵] این خانواده مقدس با صورتی آسمانی از سه طبقه اجتماعی همسان هستند؛ پدر خردمند آسمانی (اهورامزدا) با مغان، ایزدبانوی باروری و رویش (سپندارمذ) با کشاورزان و فرزند ایشان که پسری جوان و جنگآور است با ارتشتاران. هنگامی که دین زردشتی با ادیان پیشین در هم ادغام شد این مثلث به گونهای دیگر که پدر اهورامزدا، مادر آناهیتا و پسر مهر جلوهگر شد. همین خانواده مقدس که در دوران هخامنشی پیوند با سنتهای پیشازردشتی دارد و در کتیبه اردشیر دوم؛ چون مثلثی مقدس مورد اشاره قرار گرفت. «به یاری اهورامزدا، آناهیتا و میترا (ناهید و مهر)، فرمان دادم که این آپادانا ساخته شود.»[۱۶]
دلالت آسمانی این سه ایزد نیز در اخترشناسی ایرانی نهادینه شد و از این تمدن به سایر تمدنها راه یافت؛ چنانکه خورشید (مهر)، ناهید (آناهیتا) و برجیس (هُرمزد) را در تمام نظامهای اختربینی سه ستاره سعد میدانند. در اساطیر ایران در مقابل خانواده مقدس که از دو والد و یک فرزند تشکیل میگردید گویا شکل واژگونه از خانواده مقدس نیز موجود بود که از یک والد و دو فرزند همزاد تشکیل میگردید، کهنترین جای که این الگو متن گاتها است که در آن سپندمینو و انگرهمینو همزاد دانسته شدهاند؛[۱۷] منابع ساسانی نشان میدهد والد ایشان زروان بوده است.[۱۸] با نگاه به مطالب بالا ما دو مثلث داریم! که یکی گیتیانه، مادی، ملموس و رایج در جوامع انسانی و دیگری مینویی، انتزاعی، فلسفی و آسمانی است.
و این دو نماد به دلیل شکلشان به جام و شعله آتش شباهت دارد و اگر این دو مثلث گیتی و مینو را با هم ترکیب کنیم به شکل بسیار آشنا میرسیم:
و این دو نماد به دلیل شکلشان به جام و شعله آتش شباهت دارد
و اگر این دو مثلث گیتی و مینو را با هم ترکیب کنیم به شکل بسیار آشنا میرسیم.
نماد بالا به ستاره داوود نشان یهودیت مشهور است درحالیکه خاستگاه آن ایرانی و ریشه در سنت مهرپرستی دارد و در تاریخ یهود ریشه ندارد؛ از دلایل اصلی گسترش استفاده از آن در بین یهودیان برای مقابله با صلیب مسیحیان بود. اولین استفادهها از ستاره داوود در متون ابتدایی کابالا به زبان عبری است. این نشانه همچنین در بسیاری کلیساهای مسیحی نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
تا قبل از قرن نوزدهم استفاده از ستاره داوود در بین یهودیان به طور رسمی تنها در جمهوری چک، اتریش، قسمتهایی از آلمان و پراگ انجام میشد. با ایجاد جنبش صهیونیسم [۱۹] این رمز نماد این جنبش گردید و در اولین همایش صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ میلادی به عنوان سمبل جنبش صهیونیسم برگزیده شد. اولین اشارات به ستاره داوود یا سپر داوود و ارتباط آن با ششضلعی در قرن ۱۷ میلادی صورت گرفت. عبارت سپر داوود در سیدور [۲۰] (دعاهای یهودی) به عنوان نامی دیگر برای خداوند اسرائیل به کار رفته است.[۲۱]
شکل زیر نشان ستاره ششپر است در معبد آناهیتای کنگاور دیده میشود و نشانه اهمیت این ستاره در آیین مهر است؛ معبد دوشیزه آناهیتا (به تعبیری مادر میترا) دارای علایم و نشانههای بسیار میترایی بوده است.
کامبخش، ۱۳۷۴: ۲۱۱
این ستاره در ایرانزمین رواج و اهمیت خود را حفظ کرده، چنانکه در تمام متون مرتبط با اخترشناسی این نماد را همچون نشانهای مقدس و نیرومند میبینیم و در اکثر آرایههای معماری مسجدهای ایرانی این نقش را فراوان همراه با چلیپا میبینیم.
سکه صلاحالدین ایوبی
پینوشت
۱- Shield of David
۲- Franz Cumont
۳- Mithraism
۴- نیکویی،۱۳۹۷: ۱۹
۵- بهار،۱۳۸۱: ۲۲۶
۶- بوس،۱۳۷۵: ۵۸۲
۷- Gershevich,۱۹۵۹:۱۲۱
۸- Beck,۱۹۹۶:۱۷۶-۱۸۵
۹- White,۱۹۹۰:۴۷-۵۹
۱۰- به معنی کلام مقدس، دعا. دعا و وردی که شخص را قادر به تصرف در اشیا و اشخاص میسازد. افسون.
۱۱- مهریشت، کرده ۱، بند ۶
۱۲- جوادی،۱۳۹۵: ۲۰
۱۳- جوادی،۱۳۹۵: ۱۶-۲۰
۱۴- سنَه یا یسنا نام مهمترین نسک اوستای کنونی است که ۷۲ هات (فصل) دارد و گاهان پنجگانه زرتشت (گاتاها) نیز جزو همین ۷۲ هات به شمار میآید. در این نوشتهها یزدانها به مراسم فراخوانده میشوند و دستورالعمل مراسم داده میشود. مانند بقیه نسکهای اوستا یسنا نیز بهصورت سرود نوشته شده است.
۱۵- یسنا ۱: ۱۲؛ یسنا ۱: ۴؛ یسنا ۳۶: ۳-۱؛ یسنا ۳: ۱۴؛ یسنا ۱۶: ۴؛ یسنا ۱۷: ۱۱؛ وندیداد ۱۸:۱۸؛ ویسپرد ۱۶: ۱؛ ویسپرد ۱۹: ۲ و آتش بهرامنیایش بند ۲۰
۱۶- زرین¬کوب،۱۳۸۴: ۱۹۵
۱۷- اینک آن دو مینوی همزاد که در آغاز در اندیشه و انگار پدیدار شدند، یکی نیکی را مینماید و آن دیگری بدی را؛ و از میان این دو، دانا راستی و درستی را بر میگزیند. (گاتها، سرود ۳۰ بند ۳)
۱۸- نیبرگ،۱۳۵۹: ۱۰۷-۱۰۳
۱۹- Zionism
۲۰- Siddur کتاب دعاهای روزانه یهودیان است ـ شامل نمازهای صبح و ظهر و شب، برکات خوراک، دعاهای ویژه سبت (شبات) و اعیاد. واژهٔ סֵדֶר (سِدِر) در عبری یعنی «نظم» یا «ترتیب»، و سیدور یعنی «کتاب نظمیافتهٔ دعا».
۲۱- Yacov Newman, Gavriel Sivan, Judaism A-Z
منابع
۱. بوس، مری. (۱۳۷۵) تاریخ کیش زردشت. ترجمهی همایون صنعتیزاده. ج۱. تهران. انتشارات توس.
۲. بهار، مهرداد.(۱۳۸۱) پژوهشی در اساطیر ایران. ج۴.تهران. انتشارات آگاه.
۳. جوادی، شهره. (۱۳۹۵) پییتا در مسیحیت و گاوکشی مقدس در آئین میتر چگونگی تداوم باور و هنر آئینیدر تاریخ از طریق تحلیل نقشبرجسته و نقاشی. مجله هنر و تمدن شرق. (۱۱) ۱۵-۲۰
۴. زرینکوب، عبدالحسین. (۱۳۸۴) تاریخ مردم ایران. جلد۱. تهران. انتشارات امیرکبیر.
۵. کامبخش، سیفالله. (۱۳۷۴) معبد آناهیتا (کنگاور) تهران. انتشارات میراث فرهنگی.
۶. نیکویی، علی. (۱۳۹۷) گاوکش در اسطوره مهر ایرانی. مجله هنر و تمدن شرق. (۲۲) ص۱۹-۳۰
۷. Beck, R.L.(۱۹۹۶) The Mysteries of Mithras, in J.S Kloppenborg and S.G. Wilson (eds), Voluntary Associations in the Ancient World. London.
۸. Gershevich,I.(۱۹۵۹) “Anahid”. Encyclopaedia. Iranica Vol ۱. London and Boston.
۹. White, L.M.(۱۹۹۰) Building God’s House in the Roman World: Architectural