بهترین بازیهای سوم شخص در نسل هفتم؛ قسمت اول

به عقیده خیلی از گیمرها نسل هفت، عصر طلایی صنعت بازیهای ویدیویی بود؛ از طرفی بازیهای سوم شخص از جایگاه ویژهای برای گیمرها برخوردار است.
عصر کانادا – این موضوع بهانهای است تا امروز با هم مروری داشته باشیم بر برترین عناوین سوم شخص نسل هفتم.
Alice Madness Returns

آقای لوئیس کارول در سال ۱۸۶۵ کتابی نوشت که در آن دختری جوان به نام آلیس، خرگوشی را دنبال میکند و سر از سرزمینی شگفتانگیز در میآورد. کتاب مورد توجه بسیاری از نوجوانان قرار گرفت و فروش خیلی خوبی داشت. ۱۴۶ سال بعد، EA به همراه Spicy horse برداشت خود را از داستان در غالب بازی به نمایش گذاشتند. نتیجه اثری بسیار روانپریشانه بود. این بار آلیس خانواده خود را در صانحه آتشسوزی از دست داده است و پس از گذشت چندی در تیمارستان، در یتیمخانه زندگی میکند و پس از یکسری اتفاقات وارد سرزمین عجایب میشود و میخواهد در مورد گذشته خود بیشتر بداند.
گیمپلی این بازی بسیار متنوع بود و درهم آمیخته شده بود با هکاند اسلش، سکو بازی و حل پازلها در عجیبترین مکانهای ممکن که باعث شده بود خیلیها بر این عقیده باشند که این بازی بسیار ترسناک است.
Uncharted 2 & 3

چهارده سال پیش در E3 سال ۲۰۰۹ ناتیداگ گیمپلی Uncharted 2 را به نمایش گذاشت. گرافیک بازی چنان بالا بود که خیلی از خبرنگاران و بعضی از برنامه نویسان دیگر شرکتها ناتیداگ را به دروغ متهم کردند. اما محصول نهایی همان کیفیت نشان داده شده را دارا بود. جدای از گرافیک بسیار بالای سری مجموعههای آنچارتد، نسخه دوم و سوم یکی از بهترین عناوین ماجراجویی تا به امروز هستند. حل معماهای شگفتانگیز در کنار صحنههای اکشن سینمایی مثل سقوط هواپیما و یا خراب شدن ساختمانها و همچنین سر زدن به مکانهای شگفتانگیزی همچون دهکدهای در تبت، شامبالا، صحرای ربع الخالی و انواع مقبرهها باعث شده است تا این دو بازی هیچوقت از ذهن کسانیکه آن را تجربه کردند پاک نشود.
Gears of War 2 & 3

چه میتوان در وصف این دو بازی گفت؟ به عقیده خیلیها این دو بازی بهترین انحصاریهای نسل هفتم مایکروسافت هستند. سال ۲۰۰۸ تمام صنعت بازی شده بود پوسترهای نسخه دوم و به هر گپ و گفتوگویی که وارد میشدید صحبت از این بازی بود.
کاورگیری معروف این فرنچایز به همراه صحنههای سینمایی و گرافیک بالا و انیمیشنهای واقعگرایانه همچون قطع شدن اعضای دشمنان توسط اَرهبرقی انتهای سلاح مارکوس و غیره باعث شده بود از اولین لحظات معرفی این بازی همه عاشقاش شوند. در E3 سال ۲۰۰۸ بود که کارگردان این بازی آقای کلیف بلزینسکی از شرکت اپیکگیمز، گیمپلی یکی از مراحل نسخه دوم را نشان داد و از اولین ثانیه همه بهت زده شدند؛ بخاطر گیمپلی نفسگیر و گرافیک بسیار بالا که تا قبل از آن برای گیمرها رویا بود. محصول نهایی حتی فراتر از اینها بود و گرافیک بالاتری به نمایش گذاشت.
سال ۲۰۱۱ بود که نسخه سوم پا فراتر از نسخه قبل خود گذاشت و اثری جاودان در سبک شوتر سوم شخص شد و پس از گذشت این همه سال سرورهای بخش مولتیپلیر این بازی هنوز پر از بازیکن است. این دو بازی آنقدر عالی است که آرزو میکنم با ریمستر شدن در دسترس گیمرهای امروزی قرار بگیرد تا آنها هم با این پدیده شگفتانگیز بیشتر آشنا شوند.
Spec Ops: The Line

Welcome to dubai gentleman. با اینکه دوازده سال از انتشار این بازی میگذرد اما کمتر کسی پس از تجربه این اثر خارقالعاده، این جمله را فراموش کرده است. هر آنچه که از یک اثر شاهکار توقع دارید در این بازی در بالاترین سطح خود قرار دارد. فضاسازی خاص این بازی شهر دبی را دفن شده زیر طوفان شن نشان میدهد در حالیکه با گیمپلی آن گره خورده است. بهعنوان مثال چه از این هیجان انگیزتر که به شیشه شلیک کنید تا شکسته شود و سیل به راه افتاده از شن، دشمنان را از بین ببرد. از طرفی، داستان بسیار حماسی این اثر و پایان شوکآورش خیلیها را عاشق خود کرد. متاسفانه هنوز نسخه جدیدی از این بازی منتشر نشده است اما به دلیل کیفیت بالای گیمپلی و گرافیک هنوز هم قابل بازی است.
The Saboteur

میتوان از این بازی به عنوان خاصترین بازی نسل هفت یاد کرد. داستان این بازی در زمان جنگ جهانی دوم در شهر پاریس روایت میشد و شخصیت درون بازی توانایی گردش در تمامی شهر را داشت و زمانیکه هر منطقه از بازی را از چنگ دشمن آزاد میکردید، رنگ به تصویر تزریق میشد و آن منطقه از حالت سیاه و سفید در میآمد.
این بازی به خاطر گیمپلی سرگرم کننده و صداگذاری خوب و همچنین گرافیک هنری چشمنواز مورد تعریف و تمجید گیمرهای زیادی قرار گرفت. اگر تا به امروز این اثر را تجربه نکردید به شدت پیشنهاد میشود سراغش بروید.
Batman Arkham Asylum
میشود گفت تیمارستان آرکام بهترین بتمن این مجموعه نیست اما پایه گذار خیلی از بازیها شد. از بتمنهای بعد خود بگیرید تا خیلی از بازیها همچون shadow of mordor که از سیستم مبارزات این بازی الهام گرفته شدند. از طرفی داستان و اتمسفر این بازی بخاطر روایت شدن در بخشهای مختلف تیمارستان حال و هوای مختص به خودش را داشت که با اتمسفر سنگین عناوین بتمن مخلوط شده بود و به عجیبترین بازی این مجموعه تبدیل شد.
Darksiders 1 & 2

این بازی از اولین لحظات معرفی شدن خیلیهارا عاشق خود کرد. ابهت بسیار زیاد شخصیت اصلی و محیط آخرالزمانی شهر باعث شده بود تا از همان ابتدای بازی میخکوب تجربه این بازی شوید. نسخه اول بازی نسبتا طولانی بهحساب میآمد اما این باعث خسته کننده بودنش نمیشد. معماهای پیچیده اما جذاب، محیطهای خاص که در بازیهای دیگر دیده نشده بودند و همچنین داستانی سراسر اضطراب روایتگر سوارکار آخرالزمانی که برای اثبات شرافت و بیگناهی خود صفوف شیاطین و فرشتگان را کنار میزند. نظر منتقدین و بازیکنها نسبت به این اثر مثبت بود و این موضوع کار را برای نسخه دوم سختتر میکرد اما به عقیده خیلیها بازی بعدی حتی از نسخه اول هم بازی بهتریست و موفقتر عمل کرده.
God of War 3

نمیتوان از نسل هفت یاد کرد و اسمی از این بازی نبرد. اثری که چنان حماسی شروع میشود که خیلی از بازیکنها تا پایان آن را یکنفس تجربه کردند. در این نسخه که دقیقا از پایان بازی دوم شروع میشود، خشم کریتوس به بالاترین حد خود رسیده و با بالاترین حد از خشونت تمامی خدایان اساطیر یونان را به سینماییترین شکل ممکن سلاخی میکند. از همان ابتدا پوسایدن را به قتل میرساند و آبهای یونان را متلاطم میکند و کمی جلوتر با بیرحمی تمام با خشمی افسار گسیخته سر هلیوس بیچاره را با دستان خالی از جای در میآورد و با خود همراه میسازد. این مسائل باعث شد تا از کریتوس بهعنوان بیاعصابترین شخصیت صنعت بازیهای ویدیویی یاد شود اما کار به همینجا ختم نمیشود؛ گیمپلی، طراحی مراحل، پازلها، موسیقی و گرافیک این بازی چنان در بالاترین سطح ممکن ارائه شد که پس از گذشت چهارده سال همچنان از برترین عناوین همسبک خود یاد میشود و حتی عناوین امروزی این سبک نیز با این اثر مقایسه میشوند.