نقد و بررسی Suicide Squad: Kill the Justice League

با نقد و بررسی Suicide Squad: Kill the Justice League، جدیدترین اثر ابرقهرمانی این روزهای دنیای گیم، همراه ما باشید.
عصر کانادا – سالها پس از عرضه سری فوقالعاده محبوب Batman: Arkham، استودیوی راکستدی (Rocksteady Studios) با یک اثر ابرقهرمانی دیگر در جهان دیسی (DC)، به دنیای گیمینگ بازگشته است. آیا بار دیگر راکستدی مهارت خود را در ساخت آثار ابرقهرمانی به رخ کشیده؟
داستان بازی Suicide Squad: Kill the Justice League چیزی نزدیک به پنج سال پس از اتفاقات Batman: Arkham Knight رخ میدهد؛ این بار اما، همانطور که از اسم بازی نیز پیدا است، به جای بتمن و یا دیگر قهرمانان لیگ عدالت، کنترل چهار عضو Suicide Squad را برعهده میگیریم؛ یعنی Harley Quinn ،Captain Boomerang ،Deadshot و King Shark. داستان از آن جایی آغاز میشود که طی یک سری فعل و انفعالات و درگیریها، Brainiac، شرور بدنام دنیای DC، اینبار به سراغ قهرمانان لیگ عدالت رفته و پس از اتفاقات مختلف، آنها را مورد شست و شوی مغزی قرار داده و تحت کنترل خود گرفته است؛ بقیه داستان را احتمالاً میتوانید حدس بزنید.

ما در نقش چهار عضو Suicide Squad، باید با اعضای از کنترل خارج شدهی لیگ عدالت و دیگر شرورانی که در متروپلیس (Metropolis) حضور دارند مبارزه کنیم. داستان بازی، روی کاغذ از ایده جذابی برخوردار است و جابهجا شدن نقش قهرمانان و شروران، معمولا ایدهای جالب به شمار میرود؛ اما مشکل اینجا است که پس از تجربه بازی، به خوبی در مییابید که داستان، بر خلاف دیگر آثار پیشین راکستدی، صرفا بستری ساده و قابل پیشبینی برای پیشبرد مراحل است و تمرکز اصلی سازندگان به شمار نمیرود.
اشتباه نکنید؛ بازی همچنان کاتسینهای جذابی در دل خود جای داده و به لطف گرافیک خیرهکننده آنها، شاهد لحظات سینمایی نسبتاً جذابی هستیم؛ اما مشکل اینجا است که بستر بازی، امکان تعامل بیشتری با شخصیتهای بزرگ و کوچک را فراهم ساخته که از پتانسیل بالقوه هیچکدام به خوبی استفاده نشده است. نه شاهد خطهای داستانی فرعی برای شرورها یا شخصیتهای اصلی هستیم، نه مراحل فرعی و جانبی خاصی برای شخصیتهای محوری در نظر گرفته شده. با وجود اینکه در کل طراحی جالبی دارند، اما آنچنان در طول بازی رشد و پیشرفت شخصیتها را تجربه نمیکنید و خبری از به بلوغ رسیدن کاراکترها نیست. دلیل این موضوع نیز برمیگردد به همان نکتهای که بالاتر اشاره کردم؛ داستان، شخصیتها و وقایع داستانی، جزو اولویتهای سازندگان نبودهاند.

معمولاً قاعده کلی بازیهای ویدیویی این است که هر وقت پای زیر-ژانر شوتر-لوتر به یک اثر باز میشود و شاهد تعداد زیادی لوت در قالب سلاحها و وسایل مختلف با رنگبندیهای Rarity هستیم، داستان به حاشیه رانده میشود و کل جریان بازی، حول محور انجام مراحل و فعالیتها، به دست آوردن غنائم بهتر و در نتیجه قویتر شدن خلاصه میشود. البته باید بگویم برخی سکانسهای بازی و مواجهه با برخی اعضای لیگ عدالت، کاملاً تجربهای سینمایی و جذاب را به مخاطب هدیه میکنند؛ اما متاسفانه این لحظات جذاب، بین روایت نسبتاً سردرگم و کامیکگونه شخصیتها گم میشوند.
خب از این موضوع صحبت کردیم که تمرکز بازی، اصلاً و ابداً روی داستان و شخصیتها نبوده؛ حال این سوال پیش میآید که در اصلیترین بخش یک بازی، یعنی گیمپلی و ساختار سرویس محور، آیا عملکرد بازی موفقیتآمیز بوده است؟ از گیمپلی و مبارزات شروع میکنیم. چهار شخصیت Suicide Squad، هر کدام دارای یکسری قابلیتها و سلاحهای مخصوص به خود و دسته دیگری از سلاحها هستند؛ از چوب بیسبال نمادین Harley Quinn گرفته تا انواع و اقسام ARها، SMGها، شاتگانها و سلاحهای سبک و سنگین مختلف دیگر.
تنوع سلاحهای بازی، از لحاظ طیف ارائه شده قابل توجه است و به مرور با انجام ماموریتها و پیشروی در بازی، سلاحهای جدیدتر با قابلیتهای بهتر دریافت میکنید. عملکرد راکستدی در این بخش قابل تحسین بوده؛ اما مشکلی که به آن برخوردم این بود که تقریباً تا اواسط بازی، سلاحها و ابزار مورد نظر و مناسب خودم را به دست آوردم و در نیمهی دوم، دیگر جوایز مراحل و فعالیتها و چالشها، برای من جذابیتی نداشتند؛ این مسئله ضعف ساختاری محصول در ارزشمند قرار دادن فعالیتها در طول مدت بازی را نشان میدهد.

صد البته که تلاش برای پیدا کردن Build مناسب برای هر کدام از شخصیتها و ترکیب کردن قابلیتهای مختلف سلاحها و شخصیتها برای رسیدن به فرمولی موفق، بسیار لذتبخش است؛ اما متاسفانه این لذت تا انتهای بازی پایدار نیست و بیشتر برای چند ساعت اول است که سلاحهای قدرتمندی در اختیار نداریم. گانپلی بازی بسیار جذاب و دلچسب بوده و شاید در دید اول کمی با آثار شوتر سومشخص دیگر متفاوت باشد؛ اما به سرعت به آن عادت میکنید و مبارزات فوقالعاده سریع، هیجانانگیز و پُرهرجومرج بازی، قطعاً سطح آدرنالین خونتان را بالا میبرد.
شاید بتوان گفت بزرگترین نقطهی قوت محصول، همین گیمپلی جذاب و هیجانانگیزش باشد که در کنار المانهای لوتر-شوتر، باز شدن قابلیتهای جدید و تلاش برای رسیدن به ترکیب طلایی سلاحها و قابلیتها، لذتبخشترین بخش بازی به شمار میآید. متاسفانه حتی این مبارزات و گیمپلی جذاب، نمیتواند مشکلات اساسی دیگر بازی را بپوشانند و وضعیت کلی این اثر را التیام ببخشند. اولین مشکل بزرگ و اساسی بازی، مربوط به تنوع مراحل و Objectiveها است. به خاطر ذات چهار شخصیت اصلی بازی، ساختار متروپلیس و شلوغی مبارزات و نبردها، اکثریت مراحل و درگیریهای بازی در مکانهای بیرونی و وسیع انجام میشوند که البته این مسئله به خودی خود اصلا نقطه ضعف به شمار نمیرود؛ مشکل عمده بازی این است که اکثریت مراحل اصلی و فرعی و فعالیتها، بسیار یکنواخت، تکراری و عاری از خلاقیتها و ظرافتهای لازم هستند.

البته برخی مراحل انگشتشمار طراحی جذابی دارند؛ اما اکثریت مراحل بازی، به دفاع کردن از نقطهای خاص، پاکسازی دشمنان یا حفاظت و اسکورت یک وسیله نقلیه از نقطهای به نقطهای دیگر خلاصه میشوند. شاید بعد از دو یا سه بار تجربه این مراحل مشکلی با آنها نداشته باشید؛ اما وقتی مجبور میشوید بارها و بارها این Objectiveها را تکرار کنید، انجام مراحل فوقالعاده خستهکننده میشود و متاسفانه مبارزات و گیمپلی بازی هم نمیتوانند این ضعف بزرگ را بپوشانند.
از طرف دیگر، طراحی محیط کاربری یا همان UI بازی، چیزی فرای فاجعه است. نه تنها بخش زیادی از صفحه را بخشهای مختلف و متعدد اشغال کردهاند، بلکه طراحی، کارآمدی و جذابیت ظاهری آنها نیز به مراتب میتوانست بهتر صورت گیرد و به جای این HUD که پر از اطلاعات مختلف است و ضعفهای مختلفی دارد، میتوانستیم شاهد رابط کاربریای شسته رفته و کارآمدتر باشیم. به خاطر دارم بازی Gotham Knights، دیگر بازی ابرقهرمانی برادران وارنر، نیز در بخش طراحی کاربری وضعیت افتضاحی داشت. از مشکلات ساختاری که عبور کنیم، باید بگویم بازی در بخش گرافیکی عملکرد خوبی داشته و نه تنها دنیای متروپلیس طراحی جذاب و چشمنوازی دارد، بلکه طراحی شخصیتها، اجسام و محیطها نیز بسیار استادانه انجام شدهاند. از طرف دیگر، بازی از لحاظ بهینهسازی عمدتاً شاهد عملکرد مناسبی است و اگر برخی سکانسهای شلوغ و پُرآشوب را کنار بگذاریم، در دیگر لحظات، عملکرد فنی بازی قابل قبول است.
Suicide Squad: Kill the Justice League
هر چند بازی Suicide Squad: Kill the Justice League، یک سری موارد جذاب مثل گیمپلی سرگرمکننده را در بطن خود جای داده، اما آنقدر از مشکلات و ضعفهای اساسی رنج میبرد که باعث میشود بتوان آن را ناامیدکننده خطاب کرد. از مراحل تکراری و بسیار یکنواخت گرفته تا طراحی فاجعهبار رابط کاربری و مشکلات مختلف المانهای سرویس محور و بتل پس؛ به نظر میرسد تنها شبحی از اسم بزرگ راکستدی باقی مانده باشد.
نکات مثبت:
گیمپلی سریع، جذاب و هیجانانگیز
طراحی جذاب متروپلیس
گرافیک هنری چشمنواز
المانهای لوتر-شوتر در ابتدا جذاب هستند
نکات منفی:
مراحل اصلی و فرعی به سرعت تکراری و خستهکننده میشوند
طراحی محیط کاربری بازی بسیار فاجعهبار است
داستان بازی از تمام پتانسیل شخصیتها استفاده نمیکند
ساختار سرویس محور بازی پیادهسازی خوبی ندارد
این بازی روی پلتفرم PS5 و بر اساس کد ارسالی ناشر (Publisher) تجربه و بررسی شده است