آخرین اخبار
عباس عبدی: بیدینی حاصل عملکرد آقای علمالهدی و برخی روحانیون است نه تبلیغات دشمن

«گمان نمیکنم که برخی آقایان روحانیون بتوانند رنگ قدرت را از ادبیات و نگاه خود بزدایند و به جای آن لباس منطق و اقناع را بر سخنان خود بپوشانند. روحانیتی که وضعیت فساد باغ ازگل را از خود سلب مسوولیت کرده و حتی نماز جمعه را هم اقامه میکند، نمیتواند حتی اندکی از اعتبار گذشته این نهاد مهم را بازسازی کند، چه رسد به اینکه آن را ارتقا دهد.»
عصر کانادا- به نظر میرسد که چارهای نیست تا قدری مصداقیتر و صریحتر با برخی آقایان روحانی سخن گفته شود. گویی که هنوز چنانکه شایسته است، متوجه تغییرات اجتماعی نشدهاند و تصور میکنند که جامعه ایران در ۲۰ یا ۳۰ سال پیش منجمد شده و ایستاده است.
خب! هنگامی که این همه با فضای مجازی مخالفت میکنید و در عین حال همه مردم (جز اندکی) از این فضا استفاده میکنند، به این معناست که مخالفت شما موثر نبوده و بالطبع قاطبه مردم از این فضا تاثیر گرفتهاند و آنچه میترسیدید، محقق شده است. بنابراین باید در برابر این تغییرات رفتاری سازنده را پیش بگیرید. با ادبیات و رویکرد گذشته نمیتوان گامی به جلو برداشت.
یکی از کسانی که بهطور معمول هر هفته یک یا دو بار سخنرانی میکند، آقای علمالهدی امام جمعه مشهد است که اخیرا گفتند: «جنگ نرم خطرناکترین جبهه دشمن است و در این عرصه هدف او دینزدایی و خارج کردن دین از زندگی مردم است. اگر دشمن موفق شود ایمان را از نسل جوان بگیرد، مردم دیگر پشتیبان نظام دینی نخواهند بود. این مساله اقتضا میکند که شیوههای مواجهه با این پدیده با درایت، حکمت و رویکرد اقناعی و نه صرفا قهری باشد.» صریح باید گفت که روحانیون یکبار و برای همیشه ضعفها و کاستیهای عملکرد خود را به گردن پدیدهای نامتعین به نام دشمن نیندازند.
بیدینی مردم ناشی از تبلیغات ضد دینی نیست، بلکه ناشی از عملکرد نادرست متولیان و مبلغان دینی است. چرا؟ به این دلیل روشن که اگر مردم دیندار و صاحب اخلاق پسندیده و رفتار نیکو شوند، آقایان روحانیون آن را به حساب عملکرد خود میگذارند، همچنانکه پیش از انقلاب چنین بود، حالا چرا هنگامی که بیدینی رواج مییابد، آن را به حساب عملکرد خود نمیگذارند، بلکه به حساب تبلیغات ضد دینی دشمن میگذارند؟ به علاوه فرض کنیم که تبلیغات ضد دینی هم باشد، باز هم وظیفه شماست که آنها را خنثی کنید و پاسخ دهید.
پس اگر موفق نبودهاید به دلیل رفتار و گفتار خودتان است. ریشه این وضعیت در قرار گرفتن شما در قدرت است که دیگر نمیتوانید اقناعی سخن بگویید. تقریبا در بیشتر سخنان آقایان، رگههایی روشن از رویکرد قهری مبتنی بر قدرت دیده میشود. نتیجه قهری تعریف دین در خدمت قدرت، همین ادبیات است.
آقای علمالهدی در سالهای اخیر چند بار با تحکم و از موضع قدرت سخن گفتهاند و چند بار از موضع اقناع و گفتوگو؟ چقدر از موضع تواضع و مهربانی و چقدر از موضع تهدید؟ تاکنون چند بار پذیرفتهاند که مصاحبه رسانهای آزاد انجام دهند و در برابر افکار، عقاید و رفتار و عملکرد خود پاسخگو باشند؟ یکبار دیگر به عملکرد اقتصادی روحانیون و اظهارات خود در این زمینه توجه کنند، ماجرا روشن میشود.
آقای علمالهدی معتقد است که دشمن میخواهد دین را از زندگی مردم خارج کند. به نظرم نیازی به این خواست دشمن نیست. عملکرد رسمی که درصدد است، به نام دین در همه حوزههای زندگی و سیاست و اقتصاد و فرهنگ و… دخالت و دستورالعمل صادر کند، منجر به خارج شدن دین از همه حوزهها میشود. اگر مجالی بود حوزههایی که به نام دین در آن وارد شدند را میشمردم و یکایک توضیح میدادم که تفسیرهای شاذ از دین چگونه موجب انزجار جامعه از کلیت این دخالتها شده است؟ جالب است مهمترین بخش دین که اخلاقیات است را به کلی به فراموشی سپردهاند.
ولی مهمترین نکته این سخنان آنجاست که گرفتن ایمان از نسل جوان را موجب آن میداند که مردم دیگر پشتیبان نظام دینی نشوند. این استدلال ریشه مشکلات این گروه از روحانیون است. دلیلی ندارد که مردم پشتیبان نظامها باشند، بلکه این نظامهای سیاسی هستند که باید بازتاب نظر و رای و خواست مردم باشند. مردم از نهادهایی حمایت میکنند که برآمده از خواست خودشان است.
وظیفه نظام است که بازتاب خواست مردمش باشد. چه با ایمان و چه بدون ایمان باشند. اگر حکومت بازتابدهنده خواست آنان نباشد عوارض آن برای حکومت و دور شدن مردم بسیار سنگین است. روحانیون باید این ذهنیت را در خود اصلاح کنند که مردم باید در خدمت آنان باشند. این حکومت است که باید در خدمت و پشتیبان و کارگزار مردم باشد. حکومت موجودیتی حقوقی فراتر از مردم ندارد، بلکه در ذیل مردم تعریف میشود.
گمان نمیکنم که برخی آقایان روحانیون بتوانند رنگ قدرت را از ادبیات و نگاه خود بزدایند و به جای آن لباس منطق و اقناع را بر سخنان خود بپوشانند. روحانیتی که وضعیت فساد باغ ازگل را از خود سلب مسوولیت کرده و حتی نماز جمعه را هم اقامه میکند، نمیتواند حتی اندکی از اعتبار گذشته این نهاد مهم را بازسازی کند، چه رسد به اینکه آن را ارتقا دهد. آقایان در کنار نصیحت و امر به معروف مردم، لازم است ابتدا ارزیابی جدی از عملکرد خود ارایه دهند.
عباس عبدی
روزنامه اعتماد